او مدیر سابق مرکز تحقیقات و آموزش یونگ بوده است. او دکترای مطالعات بین فرهنگها و روانشناسی بالینی دارد. زنانی که با گرگها میدوند، نخستین بار در سال 1992 در آمریکا به چاپ رسید. این کتاب 2سال در فهرست پرفروشهای نشریه نیویورک تایمز بود و بیش از یک میلیون نسخه از آن به فروش رفت.
زندگی زنان چه شباهتی به زندگی گرگها دارد؛ آن هم گرگهایی از نوع کانیس لوپوس و کانیس روفوس که خانم دکتر کلاریساپینکولا استس آنها را شبیه زنان توصیف میکند؟ به تعبیر نویسنده، گرگها ازنظر سرزندگی و آلام و مصیبتهایشان شبیه زنها هستند و این تشبیه عجیب، اولین نقطهای است که شاید باعث شود سراغ خواندن کتاب زنانی که با گرگها میدوند بروید.
شباهت زنان با طبیعت
به گفته نویسنده، گرگهای سالم و زنان سالم ویژگیهای روحی مشابهی دارند؛ نظیر هشیاری، سرزندگی، بازیگوشی و توانایی عظیمی برای ایثار. هر دو ذاتا اجتماعی و کنجکاو هستند و از ظرفیت تحمل و قدرت بالایی برخوردارند. آنها قوه درک و شم قویای دارند و
به شدت به همسر و فرزند و خانوادهشان علاقهمندند. تجربه فراوانی در تطبیقدادن خود با وضعیت دائما متغیر زندگی دارند و بسیار وفادار، قابل اعتماد و شجاعاند. هر دوی آنها در معرض تعقیب و مزاحمت قرار گرفتهاند و آماج حمله کسانی بودهاند که هم حیات وحش و هم زوایای وحشی روح را از بین میبرند.
کهن الگوی زن وحشی اینجا برای نویسنده کتاب آشکار شده است. او که درباره زندگی گونههای دیگر جانوران هم تحقیق کرده است، شاید متاثر از تولد در یک خانواده مکزیکی – اسپانیایی و فرزندخواندگی در یک خانواده مجاری، عشق ویژهای به طبیعت داشته است. تحصیلات آینده او بهعنوان یک روانشناس بالینی قومشناس، او را به سمت این حقیقت سوق داد که زندگی زنان امروز تحت تاثیر تحولات فرهنگی و اجتماعی و باورهای رایج، از طبیعت اصلی خود فاصله گرفته است و زن خلاقی که مطابق با طبیعت خود زندگی کند، در روانشناسی سنتی جایی ندارد. چنین فاصلهای، زندگی میلیونها زن را از شکل طبیعی خود خارج کرده و آنها را به حاشیه رانده است.
افسانهها، ابزارهای تحلیل
دکتر استس در این کتاب از ابزاری که در عین سادگی بسیار پیچیده است، برای تحلیل ویژگیهای روحی و شخصیتی زنان استفاده کرده است و آن ابزار، چیزی نیست جز افسانهها و قصههای کهن. قصههای کودکان، افسانهها و داستانها مفاهیمی را عرضه میکنند که به کمک آنها میتوانیم بینش خود را وسعت دهیم و مسیری را که طبیعت وحشی همچون راهنمایی از خود به جا گذاشته ببینیم و در پیش بگیریم. توصیههای موجود در این داستانها به خواننده اطمینان میدهد که این جاده نه تنها متروک نشده بلکه زنان را هرچه ژرفتر به سمت دانش درونیشان هدایت میکند.
رد پایی که همه ما دنبال میکنیم، ردپای خویشتن غریزی درونی ماست؛ داستانهایی مثل شنلقرمزی، ریشآبی و ... . این کتاب از زنان میخواهد که بر در روح ژرف زنانه بکوبند و صرف نظر از فرهنگی که در آن تربیت شدهاند، زن وحشی درون خود را صدا بزنند. در واقع کتاب با بهرهگیری از نمادهای موجود در افسانهها و داستانهای قدیمی، به ناخودآگاه روح دست مییابد و ناهنجاریهای روح را شناسایی میکند و با تعیین متغیرهای لازم برای تحلیل روانی، به زنان امکان خودشناسی بیشتر میدهد.
پس اگر شما هم زنی هستید که برخی از نشانههای اختلال احساسی مثل خستگی، شکنندگی، فقدان احساس نشاط و سرزندگی، دمدمی مزاجی، ترس از بیان احساسات، ترس از جستوجوی راهنما، تحقیر، خشم و بیحسی را دارید، این کتاب میتواند به شما کمک کند که داروی شفابخش خود را از طبیعت و با تکیه بر ناخودآگاه جمعی زنانه براساس تحقیقات یک محقق روانشناس پیدا کنید. با این داستانها همراه شوید، خودتان را در آنها پیدا کنید و از آنها خارج شوید. این تنها کاری است که نویسنده از شما میخواهد.
چاپ جدید کتاب زنانی که با گرگها میدوند را نشر پیکان به قیمت 7700 تومان، امسال منتشر کرده است و مترجم آن سیمین موحد است.